قارقارئشئخ

قارقارئشئخ

قوتتي ها

+0 به یه ن

بؤلوم : تاريخ آذربايجان

قوتتي ها همزمان با لولوبي ها در شمال و شمال شرق آنها يعني در قسمت اعظم آذربايجان و شرق كردستان كنوني (كردستان بخشي از آذربايجان باستاني بود) زندگي ميكردند. بنا به اسناد اككدي نارام سوئن نوه سارگون در اواخر عمرش بعد از شكست دادن لولوبي ها به قوتتي ها حمله كرد ولي ائنريدا وازير Enridavazir شاه قوتتي ها شكست سختي به او داد و نارام سوئن در آن جنگ كشته شد. بعد از اين پيروزي ائنريدا وازير Enridavazir به اككد حمله كرد ( در سال 2201 ق م ). ياكوبسون Jakobsson سومر شناس دانماركي در اين باره مينويسد: ائنريدا وزير شاه قوتتي ها به بين النهرين لشكركشي كرده و نيپور شهر مقدس سومريان را گرفت و كاتبان انجا را مجبور به نوشتن كتيبه اي براي خودش كرد ( منبع 1 ). جنگ بين قوتتي ها و اككد-سومر بيش از 20 سال طول كشيد و با پيروزي كامل ائلولومئش شاه قوتتي ها در سال 2176 ق م همه بين النهرين تحت حاكميت قوتتي ها در امد. قوتتي ها توانستند 91 سال بر بين النهرين حكومت كنند. حاكميت قوتتي ها در اككد-سومر 91 سال طول كشيد و در آن مدت قوتتي ها توانستند آرامش و امنيت را در انجا حاكم كرده و جو مساعدتري را براي رشد و ترقي علم و هنر در بين النهرين ايجاد كردند ( منبع 1 ).

در كتيبه هاي بابل از دوره حكومت قوتتي ها در آنجا اطلاعات خوبي به يادگار مانده است و اسامي و تاريخ و مدت حكومت همه21 شاه قوتتي كه جمعا 91 سال بر بابل حكومت كردند در كتيبه هاي بابلي ثبت شده است. قوتتي ها صاحب قديميترين نوع حكومت دمكراسي در تاريخ بشريت بودند و حكومت آنها بر اساس يك نوع دمكراسي نسبي پايه گذاري شده بود. قوتتي ها بر عكس اككديان و سومريان شاه موروثي نداشتند، آنها شاه خود را رهبر خوانده و هر سه سال يكبار انتخاب ميكردند. با توجه به لياقت و كشورداري شخص انتخاب شده او را براي يك دوره ديگر نيز انتخاب ميكردند ( حداكثر سه دوره) و يا اينكه بدليل بي كفايتي او، زودتر از اتمام دوره شاهي او را از قدرت خلع مي كردند ( منبع 2 ).

اين خصوصيت ملي و اجتماعي قوتتي ها از زمانهاي قديم از سنن و خصوصيات خاص اقوام و ايل هاي مختلف ترك در اسياي ميانه بود و در آنجا نيز تركها هيچوقت شاه نداشتند، بلكه ريش سفيدان قبايل شخصي لايق و كاردان را به عنوان رهبر انتخاب مي كردند.
در بين قوتتي ها نيز همچون ساير اقوام خويشاوند آنها ( لولوبي ها، كاسسي ها و غيره ) زن از موقعيت اجتماعي و حقوقي خيلي بالايي بر خوردار بودند. گيريشمن : در ارتش قوتتي ها فرماندهان و سربازان زن در حد بالايي حضور داشتند ( منبع 3 ).
به علت اينكه ساكنين بين النهرين نسبت به قوتتي ها از تمدن بالايي برخوردار بودند، نگهداري و اداره آنجا براي قوتتي ها، كه از تجربه دولتمداري زيادي برخوردار نبودند، مشكل بود و آنها با دريافت رشوه و ماليات هاي كلان اداره شهرها را به عهده شاهان شهري سومري-اككدي گذاشتند و در نتيجه بعضي از شاهان محلي به مرور زمان قوت گرفته و بر عليه سلطه قوتتي ها قيام كردند. رهبري قيام آنها را اوتوخقال Utuxegal شاه شهر اوروك بدست گرفته و قوتتي ها را شكست داده و تيريكان Tirikan آخرين شاه قوتتي در بابل را اعدام كرده ( 2109 ق م ) و حكومت سومر-اككد را دوباره زنده كرده و سومين سلسله شاهي اككد را بنيان گذاشت( در 100 سال قبل از آن حوادث سومر هاي التصاقي زبان براي هميشه از صحنه سياسي بين النهرين خارج شده بودند). در كتيبه هاي بابلي كه از طرف اوتوخقال شاه اوروك uruk نويسانده شده است وحشت و ترس مردم بابل از قوتتي ها نمايان است، براي نمونه متن يكي از اين كتيبه ها اينطور است: قوتتي ها سلطنت سومر را به مناطق كوهستاني بردند، سرتاسر سومر را با كينه و دشمني پركردند، زنان را از مردانشان و بچه ها را از مادرانشان جدا كردند، تجاوز و ظلم را در اين سرزمين رواج دادند. اين كتيبه اشاره به وضعيتي ميكند كه قوتتي ها در انجا افريدند و استثمار شدگان و استثمار كنندگان را به جان هم انداختند ( منبع 4 ).

از شاهان قوتتي چند تا مجسمه مفرغي در بابل به جاي مانده است. در آذربايجان دو مجسمه مفرعي يكي در همدان و ديگري در نزديكي سلماس پيدا شده است و اينها الان در موزه Bremmer Galery برئمئر قالئري امريكا نگهداري ميشوند. آثار هنر هوري ها در مجسمه هاي پيدا شده در آذربايجان كاملا مشهود است ( براي ديدن عكس اين مجسمه ها مراجعه شود به، تاريخ ديرين تركان ايران، ص 245-246 ). تاريخدان و تيپ شناس فرانسوي "ا.ت.آمي" با مقايسه تيپ مجسمه پيدا شده در همدان با ترك زبانان اطراف شوش ( انها خودشان را آشكاني مينامند ) انها را عين هم شناخته و ادامه ميدهد كه اين تشابه در مطالعه تيپ كاسسي ها نيز صدق ميكند ( منبع 5 ).

به دليل اينكه در آذربايجان براي كاوشگري از طرف دولت ايران سرمايه گذاري نميشود لذا اثار تمدن قوتتي ه، هوري ها وغيره هنوز هم در زير خروارها خاك مدفون است و با ايجاد جو سياسي مساعد در ايران مطمئنا اطلاعات ما راجع به قوتتي ه، مانناها و مادها بيشتر خواهد شد.
زبان قوتتي ها نيز التصاقي و با زبان ايلامي، لولوبي، و كاسسي خويشاوند بود. ولي به لحاظ اينكه زبان قوتتي ها از لحاظ ساختار اوايي مركب بود لذا بعضي از دانشمندان معتقد هستند كه زبان قوتتي ها بيشتر شبيه زبان هوري ها و آلبان ها(آذربايجان شمالي) بود.

عده اي از دانشمندان از جمله "ز. اي. يامپولسكي" معتقد هستند كه قوتتي ها در اعصار بعدي اوتي Uti ، اوايتي Uiti ، اوتين Utin و اودين Udin ناميده شده اند. نظريه اين عده از دانشمندان همزباني قوتتي ها را با آلبان ها قطعي مي كند. چرا كه در داخل اقوام ترك تشكيل دهنده دولت مقتدر آلبان ها در آذربايجان شمالي ايل هاي اوتي نيز شركت داشتند. اين حقيقت نشانگر آن است كه سرزمين آذربايجان مثل هميشه در 2-3 هزار قبل از ميلاد نيز مسكن اقوام و ايل هاي واحد و همزباني بوده است كه در زمان مهاجرت آنها از آسياي ميانه شاخه اي از آنها در سرزمين هاي شمالي ارس و شاخه اي ديگر در سرزمين هاي جنوبي آن ساكن شدند ( منبع 5 ).

"آكادميك مار" ثابت كرده است كه زبان رسمي اداري و تجاري قوتتي ها، لولوبي ه، ماننا ها و ماد ها زبان ايلامي بود ( منبع 6 ). "م . دياكونوف" نيز به خويشاوندي زبان قوتتي ها با آلبان ها اشاره ميكند ( منبع 7 ).
بعضي از خصوصيات زبان قوتتي آنرا از ساير زبانهاي التصاقي خويشاوند متمايز كرده و خصوصيات ان را در اعصار بعدي بيشتر در بين اوتي ها و گرگر هاي داخل دولت آلبان ها ديده ميشود.
اسامي تعدادي از شاهان قوتتي :
- Imeta ايمتا ( 3 سال )، بعد ها در بين تركان به ايمته، مته ( شاه تركان هون ) تغيير يافته.
- ّIngeshush اينقه شوش، ( 6 سال )، sarlagab سارلاقاب ( 6 سال )، Yarlagash يارلاقاش ( 6 سال )
- Elulumesh ايلولومئش (6 سال )، يارلاقاب (15 سال)، Korum كوروم ( 1 سال )
- Habilkin ها(خا)بيلكين ( 3 سال )، ايارلاقاندا ( 7 سال )، Inimabagesh ايني ماباقئش( 5 سال )
در بررسي ارتباط زباني و تباري قوتتي ها با تركان، خصوصا تركهاي آذري مطالعه اسامي رايج در بين قوتتي ها و مقايسه آن با اسامي تركي امروزي از نقش حايز اهميتي برخوردار است. در اسامي قوتتي چيزي كه در وهله اول جلب توجه ميكند شروع بعضي از اسامي با حرف I و همچنين وجود پسوند هاي، ush ، esh ، ash در انها است. اين خصوصيات هنوز هم به همان شكل در اسامي تركي بكار برده ميشود، مثلا پسوند يش در اسامي ياغيش،آليش، توختاميش (از شاهان معروف اردوي زرين، تركان قبچاق ).

به جهت اينكه بحث عميق در باره تك تك اين اسامي و بحث تركي بودن آنها احتياج به بحثي خيلي طولاني دارد و از حوصله يك وبلاگ نويس خارج ميباشد لذا من فقط مختصر يكي دو تا از اين اسامي را براي توضيح بيشتر انتخاب ميكنم و علاقه مندان ميتوانند براي اطلاعات بيشتر به اثر ارزنده پروفسور ذهتابي ( تاريخ قديم تركان ايران ) مراجعه بفرمايند.

"Imeta" اي مته كه در زمانهاي قبل از قوتتي ها به صورت ماد، ماد، ماداي نيز رايج بوده بعد از قوتتي ها مرور زمان به صورت مته Mete يا Meta تغيير كرده و اسم يكي از شاهان معروف تركان هون نيز ميباشد. اين نوع تغيير آوايي اسامي در زبان تركي حتي براي اسامي كه از عربي يا فارسي به تركي وارد شده صدق ميكند، مثلا فاطمه=فاطي، ابراهيم= ايبان، حبيبه= حبان، خديجه=خجان يا خدان و غيره. در تركي قديم علامت جنس مونث در اسامي ايم و آن بود كه به مرور زمان به فراموشي سپرده شده و ديگر استفاده نميشود ( م . كاشغري، ديوان لغات الترك ). ولي اثار علامت مونث ايم در كلماتي چون خانيم ( مشتق از خان ) و بگيم ( مشتق از بيگ ) و اثار علامت مونث آن نيز در بعضي از كلمات هنوز هم باقي است، مثلا در تركي آناطولي استعمال كلمات ‌باي براي خطاب مردان و بايان ( باي+آن ) براي زنان رايج است. به همان صورت كلمه مته يا مادا بصورت اسم مرد و ماتان ( مته+آن ) به صورت اسم دختر در بين تركان باستان معمول بوده وحالا هم در بعضي مناطق رايج مي باشد.

استعمال اين اسم (مته) در ادبيات آذربايجان نيز به چشم مي خورد، مثلا در شعري از حاجي رضا صراف ( منبع 8 ) و در شعري ديگر از ميرزا علي معجز ( منبع 9 ) به اين اسم برخورد مي كنيم. مته همواره در بين تركها بصورت اسم مرد استفاده ميشد و امروزه هم در بين تركان رايج است، ولي اين كلمه در آذربايجان جنوبي به سبب ممنوعيت استفاده از اسامي تركي رفته رفته در حال فراموشي است. در حوالي بستان اباد به صورت ماتي ( اسم دختر )، در اطراف اهر بصورت مته ( اسم مرد )، در اطراف كليبر بصورت متان ( اسم دختر ) در بين پيران هنوز هم ديده ميشود. در نزديكي بستان آوا دهي به اسم مته نا نيز وجود دارد.
به عقيده برخي از دانشمندان اين كلمه در بين اقوام سومري نيز رايج بوده و از آنجا به زبان سامي ها وارد شده و امروزه در زبان عربي به صورت متين ( محكم، با وقار) استفاده مي شود ( منبع 10).

اسم دو تن از شاهان قوتتي يارلاقاش و ايلولومئش با كمي تغيير آوايي كه نتيجه گذشت زمان است در كتاب ده ده قورقود ( داستان هاي حماسي تركان اوغوز)، كه قدمت مكتوبي ان به تقريبا هزار سال و قدمت شفاهي داستانهاي ان به هزاره هاي قبل از ميلاد ميرسد، آمده است. در بوي قاضليق قوجا اوغلي يكنگ ميخوانيم: قوشا برجدن اوخي اگلنمه ين وئرديكده، ياغرينچي اوغلي ايلالميش سنينله بئله وارسين ( منبع 11 ). ايلولومئش پسر يارلاقاش در فتح بابل بيشترين زحمات را كشيد و انجا را در نهايت فتح كرده و خلق اذربايجان را از حملات متمادي اككديان نجات داد و تركان ‌آذربايجان كه وارثين انها ميباشند به پاداش فداكاري هاي او اسم و ياد او را در داستان هاي حماسي خود زنده نگه داشته اند.
از حاكميت 91 ساله قوتتي ها در بابل چيزي نصيبشان نشد و تنها توانستند خود را از تاريكيهاي تاريخ بيرون كشيده و وارد صحنه تاريخ شوند. بعد از اينكه قوتتي ها حاكميت در بين النهرين را از دست دادند، شاهان اككد هر دو سه سال يكبار به آذربايجان حمله ميكردند تا از تشكل و قدرت گيري قوتتي ه، لولوبي ها و هوري ها جلوگيري كنند و در اين حملات آنجا را غارت كرده و عده زيادي اسير را براي كاركشي به بين النهرين ميبردند (منبع 12 ).

شولقي شاه سامي اور در طول حكومت خود 9 بار بر عليه قوتتي-لولوبي ها لشكركشي كرد. در آن دوران در بين النهرين و غرب آن فقط اقوام سامي (آرامي ه، كلداني ه، آشوري ه، فينيقي ها و ... ) حاكم بودند و آنها براي جلوگيري از اتحاد ملل التصاقي زبان هميشه به سرزمين هاي آنها حمله ميكردند. ملل التصاقي زبان نيز كه مشتركات زيادي با هم داشتند تلاش ميكردند تا براي جلوگيري از تجاوزات دولت هاي سامي با هم متحد شوند. با روي كار آمدن حمورابي در بابل فشار و ظلم بر عليه التصاقي زبان ها زياد شد و منابع ايلامي و بابلي نشان ميدهند كه در اواخر سده 18 قبل از ميلاد قوتتي ه، سابير ها و ايلاميان بر عليه بابل متحد شدند و ملكه ناوار Navar شاه قوتتي ها 10 هزار نفر نيرو براي كمك به ايلام، كه مورد حمله بابل قرار گرفته بود، فرستاد. اين حقيقت نشانگر آن است كه با وجود حملات متوالي سامي ه، در اواخر قرن 18 ق.م. قوتتي ها داراي دولت مستقل بودند ( تاريخ وتمدن ايلام، ص 16، م . يوسف زاده ). اسم ملكه ناوار شاه قوتتي-لولوبي ها بر روي منطقه نامار در شمال رودخانه دياله باقي مانده است ( منبع 13 ).

با شكست سامي ها و تسلط كاسسي ها بر بابل در سال 1595 ق.م. تجاوزات متوالي بابل به آذربايجان خاتمه يافت ولي با قدرت گيري دولت آشور از سده 15 ق.م. تهديد و تجاوزات از طرف آشوريان بر عليه آذربايجان شروع شد و تا سرنگوني دولت آشور توسط قوتتي ها ( مادها ) و بابل در 612 ق.م ادامه يافت.
از آشوري ها كتيبه هاي زيادي از 700-1400 ق.م. باقي مانده كه در آنها بطور مفصل به حملات انها به آذربايجان اشاره ميكنند و اطلاعات خوبي را در باره اقوام ساكن در انجا را به ما ميدهند.

"آداد نئراري" در لوحه اي از سده 14 ق.م. ميگويد: پدرم آريكدنيلو، قوتتي ها را شكست داد و تابع آشور كرد. همچنين در كتيبه هايي از salmansar سالمانسار ( اوايل قرن 13 ق.م )، توكولتي نينورتا ( اواسط قرن 13 ق.م )، آداد نئراري سوم ( 890 ق .م )، توكولتي دوم ( 855 ق.م ) و ... ( منبع 14 ) به حملات آشوريان به سرزمين قوتتي ها اشاره ميشود و در آنها حتي به اسامي خيلي از قبايل و ايل هاي قوتتي-لولوبي اشاره ميشود، يك نمونه : در كتيبه اي از 738 ق.م "تيقلت پيله سر" شاه آشور به حمله اش به سرزمين قوتتي ها ( ماننا-ماد ) و گرفتن اسراي زياد و تبعيد انها به شمال سوريه اشاره كرده و به اسامي تعدادي از قبايل قوتتي در ماد اشاره ميكند، از جمله ايللي لي Illili ، بيللي Billi ، سانقلي Sangili و غيره ( منبع 15 ).
علاوه بر اينكه اين اسامي داراي معاني تركي هستند، پسوند لي Li در اخر اين اسامي علامت منسوبي براي مكان و صفت در تركي امروزي نيز است.

"م . دياكونوف" در اين باره مينويسد: كتيبه هاي "تيقلت پيله سر" در اشاره به اسامي اميران قوتتي و اسامي محل ها در قسمت هاي شرقي ماد مركزي ( قم، قزوين، شمال همدان ) بيشتر از نواحي غربي ماد-ماننا به پسوند لي Li بر مي خوريم و آشوري ها انها را با نام عمومي بئل آلي معرفي ميكنند ( منبع 16 ).
اسناد تاريخي باقي مانده نشانگر اين است كه حتي تا قرن ششم قبل از ميلاد ساكنين آذربايجان ( مانناها و ماد ها را) را قوتتي مي گفتند و اسامي قبايل قوتتي ذكر شده در كتيبه هاي آشوري كلا تركي ميباشد. اين قبايل از غرب قم، حوالي قزوين، همدان تا درياچه اورميه، و از جنوب و غرب درياچه اورميه تا كوههاي توروس ساكن بودند.

قوتتي ها از چندين هزار سال قبل از ميلاد در سرزمين آذربايجان ساكن بودند با فتح بابل وارد صحنه تاريخ شدند و به علت اينكه سرزمين زرخيزشان همواره مورد تجاوز و غارت اككد، بابل، آشور و غيره قرار داشت، براي پايان دادن به تجاوزات وحشيانه آشور با اقوام خويشاوند خود متحد شده و دولت ماننا و بعدأ اتحاديه ماد را ايجاد كردند. در كتيبه هاي آشوري، اورارتويي، بابلي هيچ اثري از اسامي آريايي در بين قبايل تشكيل دهنده دولت ماننا و امپراتوري ماد وجود ندارد و همچنين از هزاره دوم ق.م تا سده ششم ق.م. تاريخ هيچ نشاني از مهاجرت اقوام جديد ( به جز تركان ايشغوز=ساكا ها) به آذربايجان را نميدهد. اسناد تاريخي نشانگر آن هست كه تا به قدرت رسيدن هخامنشيان هيچ نشاني از هندو ايراني ها در منطقه ما نبوده است و فقط اقوام سامي و التصاقي زبان كه اجداد تركان شمرده ميشوند در منطقه (ايران، بين النهرين،آناطولي )ساكن بودند. به عقيده بعضي از تاريخ دانان اقوام ايلاتي و كوچ نشين هند و ايراني كه در حوالي 700 ق.م. از طرف شرق به ايران امروزي آمده بودند ، در شرق و جنوب سرزمين هاي ماد ساكن شده بودند، آنها كه از ايلام فرمانبرداري ميكردند بعد از ضعف ايلام تحت حاكميت قوتتي ها (ماد ها) در آمدند، عده اي نيز( محقق ارزشمند ناصر پورپيرار ) ورود آنها به ايران را همزمان با به حاكميت رسيدن هخامنشيان ميدانند. بزودي بطور جداگانه و مفصل راجع به ماننا و ماد و اقوام تازه رسيده هندو ايراني خواهم نوشت.

منابع:

1- پروفسور م.ذهتابي : تاريخ ديرين تركان ايران، ص 230 ، تبريز 1378.
2- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 105-106 ، ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
3- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 105 ، ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
4- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 108 ، ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
5- پروفسور م.ذهتابي : تاريخ ديرين تركان ايران، ص 223 ، تبريز 1378.
6- پروفسور م.ذهتابي : تاريخ ديرين تركان ايران، ص 254 ، تبريز 1378.
7- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 60-61 ، ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
8- حاجي رضا صراف: ديوان صراف، ص 48.
9- ميرزا علي معجز : ديوان معجز، تبريز 1324 ص 209.
10- المنجد في اللغه ،تهران 1364، ص 746.
11- كتاب ده ده قورقود ، ص 151 تهران، 1358.
12- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 118 ، ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
13- پروفسور م.ذهتابي : تاريخ ديرين تركان ايران، ص 258، تبريز 1378.
14- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 484 ، ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
15- ا. م دياكونوف : تاريخ ماد، ص 189، ،ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.
16- ا. م. دياكونوف : تاريخ ماد، ص 192، ،ترجمه‌ي كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي.


یازار : ائشيلداق پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391 | باخیش لار (0)

من مسعود اوردان بوردان بيلنلري و اورگه شن لري بورا يغيرام

اؤلسم سنين قاپيندا قازارلار مزاريمي

اي صوبح آچيل دوباره گؤروم نازلي ياريمي
حظ ائيليرم گؤرنده من اول با ويقاريمي
بيلمم كي قارا گؤزلري نين وار نه حيكمتي
الدن آلير توانيمي ، صبر و قراريمي
دوزدوم سه لايه تخته يه رنگ و قلملري
ترسيم ائدم اورك ده كي نقش و نيگاريمي
اوّل قارا گؤزون گتيرم تابلو اوستونه
زولفون چكنده يادا سالام روزگاريمي
آهو باخيشلي گؤزلرينين حالتين چكم
بير يول تؤكم بوم اوستونه دار و نداريمي
طراح ليغيندا هر نه گوجوم وار نشان وئرم
مبهوت ائدم ايشيمده من اؤز اوستا كاريمي
ماني دوروب اليمدن اؤپوب آفرين دييه
صورت چكنلر ائيله يه تحسين چيخاريمي
كؤنلوم سئوير كي منبع ايلهاميم اولان منه
سندن توان آليب يارادام شاهكاريمي
گر اؤلكه ميزده بيلسه له من عاشيقم سنه
اؤلسم ، سنين قاپيندا قازارلار مزاريمي
جنتده خاليقيم دئسه بو حوريلر بو سن
گؤرسم قويوبلار اؤز اليمه ايختياريمي
آلسا خبر گول اوزلولرين هانسين ايستي سن
آغلار گؤزيله من دييه جم اؤز نيگاريمي

آنا یارپاق

آرشیو

ایلگی

آختاریش

بؤلوم لر

يامجيكلار(اس ام اس لر) (4)

ساتاشما (7)

سسلي ناغيل (1)

آنا ديليميز حقينده مقاله لر (6)

آزربايجان حاقيندا بير نچه سويسل(شعر) (1)

آتالار سوزو (8)

تورك اديبلر و شاعرلر ليستي (2)

آذربايجانئن دولانمالي يرلرئن تاني (0)

سويسل پنلي(شعر تابلوسي) (1)

عاشيق اولموشلار (2)

تاريخ آذربايجان (10)

آموزش تركي (7)

تورك يا ترك، تورك يا آذري (1)

واژگان تركي (5)

اوردان بوردان (1)

ترانه هاي ماندگار (2)

سرگي(نمايشگاه فروشگاه شانلي) (0)

شعر (سویسل) (1)

یولداش لار

İran'da Dəyişdirilən Türkçə Yer Adları ایراندا ده ییشدیریلن تورکچه یئر آدلاری

Qoşaçaydan Yüksək Səs

TDRFRQZ

تهران هاراي: نسلكشي و جنايت توسط ارامنه يا تركان،كدام يك؟

هاميا خبر وئرين.

سولئيمان روستم

سات مارام ســـــــني* *تــــــــوركــــ **

خوي هاراي: شعر و داستان تركي

ماكولو هاراي - تاريخ تركان

SöySəl Evi--- خانه شعر تركي

قاراداغ کیتابخاناسی

تركي بير چشمه ايسه، من اوني دريا ائله ديم

رسول رضا

ايران ترك: نام آوران جهان ترك

هفته نامه اينترنتي, دنيز

گئچرم من گئچرم هر نه واريمنان گئچرم اما من توركو ديل اوسته باش بدنن بيچرم

altay urmulu

سون یازیلار

راهنماي وبلاگ

جاوید قالاجاق دیر

ما به گربه «پيشيك» مي گوييم !

سيز نئجه بير اينسانسيز؟ (شخصيت تئستي)

ساراينان آيدئن (خان جوبان)

آيريليق

ليست

واژگان-4

واژگان-3

واژگان-2

واژگان-1

واژگان تركي

گولمه جه

آنا ديلي نه دن آنا ديلي آدلانير؟

دوروم - يرالما - صه ده قه !!!

آرشيو

فروردين 1391

آذر 1394

مهر 1391

شهريور 1391

مرداد 1391

ارديبهشت 1391

 

باغلانتی لار

سایغاج

ایندی بلاق دا :
بو گونون گؤروشو :
دونه نین گؤروشو :
بو آیین گؤروشو :
بوتون گؤروش لر :
یازی لار :
باخیش لار :
یئنیله مه چاغی :

ایمکان لار

RSS 2.0

صدف و مروارید عشق دستگاه بافت مو بند انداز برقی بانوان چای ساز و قهوه جوش دستگاه ترک سیگار