مقدمه
زبان تركي سومين زبان با قاعده وقانونمند دنيا به 29 لهجه ونوع مختلف از
كشور چين در شرق آسيا تا منطقه بالكان در قلب اروپا تكلم مي شود كه از
اينان 22 لهجه داراي گرامر و ادبيات مستقل مي باشد و بر خلاف زبانهاي هندي
اروپايي در بين زبانهاي اين خانواده اختلاف چشمگير وجود ندارد. علت تفرق
وگوناگوني زبان توانمند وسرشار تركي حوادث تاريخي، شرايط اقليمي و ويژگيهاي
آوايي بوده است هيچ يك از زبانهاي زنده و مرده دنيا به اندازه زبان تركي
داراي انوا ع، گونه ها، لهجه ها وشيوه هاي فراوان نيست . زبان تركي به چهار
گروه عمده شامل:
گروه شمال شرق (آلتاي)
گروه جنوب شرق (گروه آسياي مركزي)
گروه شمال غرب (قبچاق)
گروه جنوب غرب (گروه اغوز)
كه از اين چهار گروه در ايران گروه جنوب شرق شامل تركمنها وازبكها وگروه
جنوب غرب اوغوزها شامل تركان آذري .قشقايي و… بيشترين فراواني را دارا
هستند.
سابقه حضور تركان درايران پيشينه اي هفت هزار ساله داردكه ليكن به دليل
خصوصا سياستهاي ترك ستيزي و عرب ستيزي رايج در عصر ستمشاهي پهلـوي هركتيبه و
يا نشانهاي ازفرهنگ تركي در آثار باستان شناسي به دست آمده يا معدوم گشته
يا به زيرزمين موزه ايران باستان منتقل شده است. ليكن در موارد قابل اشاره
موجود فعلي مي توان آثار زير را نام برد:
- ظرف فلزي سنگين وزن مخروطي شكل كه در سال 1333 ش كشف گرديد و اكنون در موزه ايران باستان قرار دارد
- چند ظرف منقوش با نوشته هاي تركي در طوالش ايران كه در موزه ملي ايران نگهداري ميشود
- كتيبه روستاي رازليق در نزديكي شهر سراب مربوط به دوران اورارتورها
- آرامگاه شاهزاده ماننايي در جنوب درياچه اروميه مربوط به قرن نهم پيش ازميلاد كه سنگ نوشته تركي روي آن در موزه بريتانيا قرار داردو…
غير از سنگ نوشته هاي باستاني آثار خطي دست نويسي تركي در ايران نيز از قرن
سيزدهم ميلادي موجود است كه مشهورترين اثر تاريخي و ادبي آن كتاب مشهور
((دده قور قود )) ميباشد كه نسخه اصلي آن نيز در موزه واتيكان نگهداري مي
شود .
تركمنها
طبق سرشماري سال 1375 حدود دو ميليون نفر تركمن در ايران زندگي مي كنند.
پراكندگي جمعيتي تركمانهاي ايران غالبا در استانهاي گلستان، مازندران و
شمال خراسان مي باشد .همانگونه كه در تقسيم بندي 4 گروه عمده ترك اشاره شد
تركمنها در گروه جنوب شرق (گروه آسياي مركزي ) قرار داشته وويژگيهاي زباني
متفاوت با ديگر تركان ايران دارند .در زبان تركمني با آنكه تركي از نظر
عمومي زباني كوتاه صا ئت مي باشد اين وجه زباني متمايز تر بوده وحروف حلقي
در آن نمود بيشتري دارد زندگي تركمنها بر اساس پايبندي به سنتها و ارزشها ي
اجتماعي خاص خودشان مي باشد . تركمنها مسلمان و سني مذهب مي باشند. عمده
طوايف تركمن ساكن در ايران شامل: خزرلي، نرزيم، آناولي، ناخورلي، چاوادار،
اساري، گوكلان، سالير، ساريق، تيكه، يومود، و توركمان مي باشند.
تركي خراسان
طبق آثار سر شماري سال 1375 حدود چهار صد هزار نفر ترك بومي در منطقه
خراسان ساكن هستند. پراكندگي جمعيتي تركهاي خراسان غالبا در مناطق شمالغربي
مشهد، غرب بجنورد، قوچان و نزديكيهاي سبزوار مي باشد.
لهجه تركهاي خراسان را لهجه قوچاني نيز مي نامند .تركي خراساني به نوعي حد
واسط تركي آذري و تركمني مي باشد. و در بين تركهاي خراسان تركيب نژادي
گوناگون و تفاوتهاي لهجه اي بسيار وجود دارد. تركهاي خراسان به نوعي مشتقي
شده از طوايف تركمن، اوزبك،مينگي و مغولي مي باشند. تركي سلجوقي نيز در بين
جمعيت بسيار اندكي در خراسان و برخي مناطق كرمان رايج مي باشد لهجه اياز
تركي نيزكه تيموري ناميده مي شود در بخشهايي از خراسان و مازندران و گلستان
رايج است. در بين تركهاي خراسان هر دو مذهب شيعه و سني رايج مي باشد.
تركي قزاقي
اين لهجه از زبان تركي در تقسيم بندي تركي جزوگروه شمال شرق(آلتاي) جاي
دارد. جمعيت تركان قزاقي در ايران كمتر از پنج هزار نفر بر آورده مي شودكه
در چند روستاي نزديك گرگان پراكندگي دارند.
تركي خلج
اين لهجه از زبان تركي كه منحصر به كشور ايران مي باشد توجه دانشمندان ترك
شناش جهان را به خود جلب كرده است. طبق بر آوردي كه در سال 2000 ميلادي
صورت گرفته حدود 50 هزار نفر ترك خلج در شمالشرق شهر اراك در استان مركزي و
نيز پراكندگي اندكي در برخي مناطق استان قم دارند.
تركي خلجي شباهت بسيار به تركي آذري دارد ليكن كلمات تركي باستان بصورت
انحصاري در اين لهجه بوفور يافت مي شود و در حقيقت اين لهجه از تركي را
تبديل به پلي براي محققان تركي باستان براي نيل به تركي مادر كرده است. طبق
نظريه نوع بندي بر اساس شيوه مكتوب، تركي به سه دوره تقسيم مي شود:
1- تركي باستان: شامل زبان گوي ترك،اويغوري وقرقيزي باستان
2- تركي ميانه داراي سه شاخه زير:
الف- دوره تثبيت زبان ادبي تركي اويغوري و پيرايش متون مانوي و بودائي
ب- دوره زبان ادبي تركي چاغاتاي
پ- دوره زبان ادبي تركي اوغوزي و قبچاقي
3- تركي نوين، شامل همه زبان هاي تركي معاصر .
در حقيقت دانشمندان ترك شناس قبل از معطوف شدن به وجود لهجه تركي خلجي در
ايران ناچار بودند براي تحقيق در دوره هاي تركي باستان و ميانه به كتب
مكتوب و سنگ نوشته ها و اسناد تاريخي استناد نمايند ولي لهجه تركي خلجي به
عنوان شاهدي زنده در مقابل دانشمندان قرار گرفت.
البته تركي باستان يك زبان مرده همانند زبان اوستايي نيست زيرا كه تركي
معاصر ادامه منطقي همان شيوه است. در حاليكه اكثر زبانهاي مرده مثل اوستايي
نه از زبان ديگر ريشه گرفته آند و نه در زبان ديگري اداوه يافتهاند.
تركان قشقايي
طبق سر شماري سال 1375 ، حدود يك و نيم ميليون نفر ترك قشقايي در ايران
ساكن هستند. تركان قشقايي غالبا در جنوبغربي ايران استان فارس ، جنوب استان
كهكلويه و بويراحمد و خصوصاً شهرهاي شيراز گچساران و فيروز آباد زندگي مي
كنند. تركي قشقايي كاملاشبيه تركي آذري مي باشد و از اين رو برخي از
تركشناسان قشقائيها را جزو تركان آذري تقسيم بندي مي كنند. و تركي قشقايي
تركي آذري نيز ناميده مي شود.
تركي آذري
طبق آمار سال 1375 حدود 25 ميليون نفر ترك آذري در كشور ايران زندگي مي
كنند. ايران اولين كشور از نظر تركهاي آذري مي باشد و غير از ايران تركهاي
آذري در كشور هاي گرجستان،جمهوري آذربايجان(هفت ميليون نفر)تركيه(حدود
ششصد هزار نفر) عراق(به دليل سياستهاي تبعيض نژادي آمار دقيق تركهاي آذري
عراق معلوم نيست ولي حدود يك ميليون ترك آذري در مناطق كركوك و اربيل)
سوريه ( حدود سي هزار نفر) و نيز تخمين زده ميشودحدود سه ميليون ترك آذري
مهاجر در كشورهاي ديگر جهان از جمله كانادا، آمريكا،سوئد،استرالياو...
زندگي مي كنند.
در ايران از شهر قزوين به سمت شمالغرب كشور كه حركت مي كنيم زبان تركي
آذري، زبان رايج و مرسوم مردم مي باشد كه خود زبانشان را تركي مينامند
و به اشتباه لهجه تركي آذري گاه زبان آذري نيز ناميده مي شود.تركي آذري در
استانهاي آذربايجان شرقي و غربي، اردبيل، زنجان، قزوين و همدان بصورت عام و
در برخي مناطق استانهاي كردستان،گيلان،تهران،و مركزي رواج دارد.
تركي آذري به نوبه خود در شهرها و طوايف مختلف گرامر و لهجه خاصي دارا است . عمده زير شاخه هاي لهجه تركي آذري در ايران بر اساس.
قومي عبارتند از: تبريزي ،كاراپاپاخ ،افشاري ، شاهسون ، مقدم ،بهارلو ، نفر
،كاراگوزلو ، پيشگچي ، بايات ،قاجار و قره داغي. زبان ادبي تركي آذري در
بين تركهاي آذري ايران برگرفته از لهجه تبريز كه زيباترين و ملايمترين گويش
را دارا مي باشد.
همانگونه كه اشاره شد تركي آذري جزو گروه جنوب غرب يعني گروه اوغوز مي باشد
كه اين نوع تركي با لهجه هاي مختلف خود از منطقه غرب درياچه خزر شروع و تا
شبه جزيره بالكان در اروپا گسترده است. به همين خاطر يك ترك تبريزي خيلي
راحت و بدون مشكل مي تواند با يك ترك زبان ساكن شهرموستار در كشور بوسني و
هرز گوين به زبان مادري خودهم صحبت شود در حاليكه همين فرد با يك تركمن
مثلا از شهر گنبد كاووس در رساندن و فهم كلام به زيان مادري دچار مشكل
خواهد شد.
در منطقه آذربايجان غير از تركي زبانهاي كردي،آشوري،ارمني و گيلكي نيز رايج
هستند كه هيچ قرابتي با تركي نداشته و متعلق به زبانهاي هندي اروپايي مي
باشند. همچنين جمعيت اندكي نيز تات زبان در مناطقي از قزوين و سه ـ چهار
روستاي كم جمعيت آذربايجان شرقي زندگي مي كنند كه بر خلاف تصور اين زبان هم
هيچ تعلقي به زبان تركي ندارد و احتمالا تاتي زباني وابسته به گروه
زبانهاي باستاني فارسي باشد كه آن هم در حال فراموشي و نابودي مي باشد.
غير از ويژگيهاي زباني از وجه تمايزات تركان آذري با ساير تركها شيعه بودن تركهاي آذري ميباشد.
در بين اقوام ترك ايران، تركي آذري از غناي بالاتري در زمينه هاي فرهنگ ، ادبيات، موسيقي و تاريخ بر خوردار است.
سرزمين اصلي تركان آسياي مركزي بود و طوائف و قبايلي از تركان مهاجرت كرده و تمدنهاي اوليه نظيرسومريان و هيتيت ها را بنيان نهادند.
1800 سال پيش از ميلاد امپراطوري هيتي در بين النهرين ، آناتولي،آذربايجان
تاسيس شد. البته حدود 3000 سال پيش از ميلاد مسيح،نخستين آ ثار ادبيات تركي
در شهر سومري«اوروق» ايجاد شده است.
نخستين نگارندگان آثار مكتوب تركي بانيهائي نوك تراشيده بر روي الواح گلي
پخته مي نگاشتند. در سده بيستم پيش از ميلاد ، اكديان فرهنگ سومري را اخذ و
با جهان بيني فلسفي خاص آنرا جاودان ساختند.
در همين روزگار در غرب درياي خزر تركان آسي يا آذي توانستند بر اقوام و
قبايل ديگر چيره شده و بدنه حكومتي منسجمي با نام آذر تشكيل دهند.
كلمه «آذر » از دو هجا تشكيل شده است. هجاي نخست، نام قبيله و هجاي دوم
يعني«ار» معناي مرد ، جوانمرد و والا مي دهد كه مي توان در فارسي ((آذي
مرد)) ترجمه كرد.
اجداد و نياكان تركان آذري ،اين نام را بر روي كوه و رود و پهنه و گستره
تحت حكومت خود دادند و رودي كه در قلب سر زمينشان جاري بود را « ار آذ»
ناميدند كه اين نام هم اكنون نيز باقيست و در فارسي به آن رود «ارس» گفته
مي شود و سرزمينشان را آذربايجان نام نهادند.
تركي آذري زبان كوتاه صائت التصاقي موزون و داراي قوانين آوايي موزيكال
ذاتي است. تركي آذري مثل زبان تركي داراي 9 حرف صدادار بوده و حركهها به
دو نوع ثقيل و خفيف تقسيم مي شوند و اين ناشي از ويژگي«قانون هما هنگي
آوايي»در آن است اين زبان را هميشه در ايران «تركي»ناميده اند و در متون
كلاسيك اسلامي نوشته شده به فارسي يا عربي و تركي نظير:ديوان لغات
الترك،الادراك للسان الاتراك،صوره الارض،المسالك و الممالك، مروج
الذهب،حدود العالم،نزهه القلوب،نامه دانشوران و غيره گاه آن را آذريه،
آذريد،آذي،آسي،آزي و آذري نيز ناميده اند.
ميراث ادبي تركي در ايران مديون مردم آذربايجان مي باشد كه توانستند ارزشمندترين متون فرهنگي بشريت را پديد آورند.
به برخي از اين آ ثار ارزشمند كه جزو ميراث مانا و ادبي ادب تركي ايراني محسوب مي شوند مي توان به كوتاهي چنين اشاره كرد.
1- قوتادغوبيليغ:يا((سعادت نامه)) كه از سوي ((يوسف اولو خاص حاجب)) در سال
448 ه.ق در 6645بيت به نظم در آمده است. اين مثنوي در بحر متقارب مثمن
مقصور و به تركي سره سروده شده است و در سر تا سر آن فقط 85 لغت عربي با
مفاهيم ديني و عرفاني به كار رفته است. اين اثر سر مشق تاليف بسياري از
((شاه نامهها))،((پند نامه))ها و((سـياسـت نامه)) هاي تركي و فارسي بوده
است از اين اثر تاكون سه نسخه خطي به دست آمده كه كهنترين آن مربوط به سال
818 م است.
2- كتاب دده قور قود: داراي دوازده حماسه منظوم منثور كه نسخه خطي به دست
آمده از آن، در سال446 ه.ق استنساخ شده است. جنگهاي توصيف شده در ((كتاب
دده قور قود)) خير خواهانه و براي گسترش فضيلت و تقواست هم از اين روي است
كه اين جنگها را ((حماسه))مي ناميم. در اين كتاب از برخورد انسان با
موجودات ماورائي و نقش و عظمت جايگاه زن در بين اقوام ترك و از عشق پاك
مثالهاي حيرتانگيزي ميتوان يافت كه الهام بخش نويسندگان بزرگي چون هومر
براي خلق((اوديسه)) و ... بوده است.
از نكات جالب توجه اينكه بين تركي آذري با تركي كشور تركيه تا قبل از قرن
پانزدهم ميلادي تفاوت چنداني محسوس نيست و پس از آن با فتح شهر استانبول
تركي در غرب تركيه شامل تغييرات و ملايمت گرديده و لهجه تركي استانبولي را
از تركي آذري متمايز مي سازد.
در تركي آذري تركان ايران كلمات فارسي و عربي رسوخ بيشتري داشته و برخي
قواعد زباني را تحت تاثير خود قرار داده است چنانچه هر چه به مناطق فارس
نشين نزديك مي شويم ابن امر نمود بيشتري مي يابد.
نتيجه گيري
ايران كشوري چند قوميتي و چند زبانه مي باشد. شايد زبان بيشتر از آن كه
منعكس كننده فرا گردهاي فرهنگي باشد در واقع قالب دهنده اين فراگرد است.
ادوارد سايپر يكي از نخستين زبانشناساني بود كه استدلال مي كند.
نظر ما درباره واقعيت، نسخه خلاصه شدهاي از جهان است كه زبان آنرا ويرايش
كرده است.جهان واقعي تا حد زيادي بر پايه عادتهاي هر گروهي نا آگاهانه بنا
شده است . هر زباني يك فرهنگ خاص را منعكس و تقويت مي كند و حتي مي توان
گفت كه آن فرهنگ را قالب ريزي مي كند. اگر زبان يك قومي جايش را به زبان يك
قوم ديگر دهد ،فرهنگ آن قوم نيز جايش را به فرهنگ قوم ديگر ميدهد.
پس زبان چيزي بيشتر از صرف نماد فرهنگ يك گروه است. زبان هويت گروهي را
تقويت مي كند و شيوه هاي انديشيدن و رفتار ويژه يك گروه را تحكيم ميكند.
تكثر قومي و زباني با راهبري صحيح مي تواند مايه اعتلا و پيشرفت كشور ايران
را فراهم سازد و جزو افتخارات ارزشمند كشور اسلامي ما را به عنوان نمونه
در جهان فراهم سازد.
در يك جامعه چند قوميتي كه توسط اصول برابر هدايت مي شود، گروههاي قومي
تبديل به گروههاي ذينفع مي شوند كه نسبت به يك نظام سـياسـي و اجتماعي
مشترك و واحد وفادار بوده و فعالانه در آن مشاركت مي جويند.
فهرست منابع و ماخذ
- سيري در تاريخ زبان و لهجه هاي تركي نوشته دكتر جواد هيئت 1368 نشر نو
- انسان شناسي فرهنگي. نويسندگان بيتس،دانيل و فرد پلدگ،ترجمه محسن ثلاني،1382 انتشارات علمي چاپ دوم
- مجله مطالعات راهبردي. مقاله سيـاسـت قومي، نوشته مارتين مارجر.
- يادمانهاي تركي باستان. نوشته دكتر حسين محمد زاده صديق.1380 نشر تاريخي
- تاريخ مردم اورارتو و كشف چند سنگ بنشه به خط اورارتو در آذربايجان نوشته جواد مشكور.1345 تهران. انجمن آثار ملي.
- زبانهاي مهم جهان. نوشته ميشل مالرب ترجمه عفت ملا نظر.1382 شركت انتشارات علمي و فرهنگي تهران
- ماهيت زبان. نوشته علي حسين زاده ( داشقين).انتشارات اختر تبريز
|